- فيلمبرداري جان سخت ? ادامه دارد
- يک سکانس زيبا در فيلم آرتور
- جک اسپارو در دزدان دريايي ?
- سوراخ خرگوش - با بازي ديويد ليندزي
- خيانت - خانواده اي درجنگ با ارواح پليد
آخرین مطالب ارسالی
- كد گالری عكس در وبلاگ
- بازی آنلاین دخترانه و پسرانه فوق العاده محبوب و معروف پرندگان خشمگین Angry Birds Rio
- رمان مخصوص موبایل پدر خوب
- شوخی با حافظ (طنز)
- همه چی بی فایده است + طنز
- مجله انگیسی dude.سری20
- تفاوت بچه های قدیم و جدید ! ( طنز )
- صورتحساب جالب آقا داماد !+ عکس
- فقط محض خنده !! (4)
- نامه جالب غضنفر به عشقش (اوج خنده)
- عـرض ارادت به سبک لاتی لوتی ها ! (طنز)
- سیر تکاملی تیپ مردان
- طنزهای کوتاه جدید و جالب ! (98)
- پ ن پ هاي سری7
- داستان پیرمرد بدهکارمطلب ارسال توسط ازمهرداد
- نگتیو جدید 2012مطلب ارسالی ازمهرداد
- براش زیبای Stage Lighting Brush
- فرزاد فرزین : گریه کن
- ضد حال يعني:
- تفاوت ایتالیایی ها با دیگر کشور های اروپایی
ستاد مبارزه با پ نه پ (طنز)
- توضيحات
- دسته: <-PostCategory->
- برچسب:ستاد مبارزه با پ نه پ (طنز),,
- نويسنده : mehdi alinataj
- بازديد:
ستاد مبارزه با پ نه پ (طنز)
به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده …… گفت : می خوای بری جایی؟ … گفتم : بله پدر عزیزم
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد فرزند صالح)
به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟میگم اگه سختت میشه تو بگیرش من نردبون و میچرخونم
رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی
گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی
گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی
گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری
رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
(گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)
میخوام مسواک بزنم
مامانم می پرسه میخوای مسواک بزنی؟؟
میگم بله مامان جون..
میگه خمیر دندونم روش میزنی؟؟
میگم بله مامان جان..
میگه خاک تو سرت این همه موقعیت پ ن پ درست کردم واست استفاده نکردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون
بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم…اگه شما صلاح بدونین
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)
رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟ گفتم بله اومدیم خون بدیم. شما هم بفرمایید بساط لودگی تون رو جای دیگه پهن کنید. یارو همون جا به گریه افتاد و ابراز پشیمونی کرد.
تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟میگم نون باشه بقیش مهم نیس
از اتاقم اومدم بیرون ،در دستشویی رو باز کردم .مامانم میگه داری میری دستشویی؟میگم نرم؟؟؟
به مامانم میگم پول بده!!!میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟؟نکنه همشو خرج کردی؟؟؟ تا اومدم بگم پـَـ ….زد تو دهنم,نذاشت حرف بزنم
من فقط میخواستم بگم پـَـَـس اندازشون کردم
ماه رمضونی ۶ صبح رفتم تهران، ۹ شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟
میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه
(ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ – واحد کظم غیظ )
رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید
فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید
(ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگسازی به جای حاضر جوابی)
تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل


.png)
نظرات شما عزیزان:

کلامات کلیدی
جالب , www , funpatough , ir , مطالب جالب , خنده دار , تست هوش , com , loxblog , 98iha , تست هوش تصویری , طنز , مطالب طنز , وبلاگ فان پاتوق , سرگرمی ,